آزمون آنلاین درس اول عربی دوازدهم

1

یزرع (الفلّا ح) مزرعته أکثر من مرّ ة واحدة. (مترادف) ← مُزارع، تارة

2

کان من الشّعائر الخرافیّة تقدیم القربان للإله. (جمع)← أقرباء، آلهة

3

لن نتعارف إ لاّ أن نکون شعوبًا و قبائل. (مفرد) ← شعب، قبیلة

4

نحن نکره أن نسافر بسیّارة معطّلة.(متضاد) ← نحبّ ، مصلَّحة

1

هیچ انسانی نیست که خطا نکند، ولی هنگامی که خود را دانای همه چیز به شمار آورد، شکست خواهد خورد!

2

انسان بدون اشتباه، هیچ گاه وجود ندارد، اما او می بازد هرگاه خود را دانایی فرض کند که هر چیزی را می دانسته است!

3

هیچ انسانی بدون خطا وجود ندارد، ولی زمانی که خودش را عالمی به شمار آورد که همه چیز را می داند، شکست می خورد!

4

انسان هیچ گاه بدون اشتباه نیست، اما زمانی می بازد که نفس خود را عالمی به حساب آورد که بر هر چیزی آگاه است!

1

الفَم

2

الطّین

3

الرِّ جْل

4

العَظْم

1

النّقوش

2

لرُّسوم

3

الکِتابات

4

الأقوام

1

برادران کشاورزم با وسیله ای که دارای دسته ای چوبی و دندان های پهن از آهن است، شروع کردند کشت را درو کنند.

2

برادرانم که کشاورز هستند زراعت را با وسیله ای که دسته اش چوبی و دندانه های پهنش آهنی است درو می کنند.

3

برادرانم که کشاورزند درو کردن زراعت را با وسیله ای که دسته ای چوبی داشت و دندانه های پهنش از آهن بود شروع نمودند.

4

برادران کشاورزم با وسیله ای که دارای دسته ای چوبی و دندانه هایی پهن از جنس آهن بود، شروع به درو کردن کشت نمودند.

1

شاید هرکس که در خندیدن با تو همراه بود، فراموشت شود اما کسی که در گریستن با تو همراه بود فراموشت نخواهد شد!

2

می توانی آن کس را که در خنده همراهی ات کرد فراموش کنی، اما هرگز آن کس را که در گریه همراهی ات کند فراموش نمی کنی!

3

می شود آن کسی را که در خنده با تو همراهی کرده است فراموش کنی، اما کسی را که در گریه با تو همراهی می کند ابداً فراموش نمی کنی!

4

امکان دارد کسی را که در خندیدن با تو همراهی کرد فراموش کنی، اما کسی را که در گریه کردن با تو همراهی کرد هرگز فراموش نخواهی کرد!

1

إنّ العلم أحسنُ من المال،

2

نعلم أنّ للعالم أصدقاء کثیرین،

3

ولکنّ لصاحب المال أعداء کثیرین

4

هذا هو الفرق بین العلم و المال!

1

قد نُعوِّد أنفسنَا عملاً جیداً و سیئاً : گاهی خودمان به کار خوب یا بدی عادت می کنیم.

2

و یصبح تَغییرُ ه كداءٍ لا معالجةَ له،: و تغییر دادنش گاهی مثل بیماری ای است که درمان ندارد،

3

و نُجذب إلیه لا عن عَزم،: و درحالی که تصمیمی بر آن نداریم به سوی ما کشیده می شود.

4

و نعمله و نحن غافلون عنه!: و آن را انجام می دهیم درحالی که از آن غافل هستیم!

1

لِلزَّرّا فَةِ صَوت یحَذِّرُ الحَیوانات حَتَّى تَبتَعِدَ عَنِ الْخَطَرِ .

2

إثنانِ و ثَمانو نِ تَقسیمٌ على إثنینِ یساوی وا حِداً و أربَعینَ

3

لا تَظلِمْ كَمَا لا تُحِبُّ أنْ تُظلَمَ و أحسِنْ كَما تُحِبَّ أنْ یحسَنَ إلیكَ .

4

أنا أتَذكَّرُ جَبَلَ النّو رِ الَّذی كانَ النَّبی (ص) یتَعبَّدُ فی غا رِ حِراء الوا قِع فی قِمَّته.

1

اُمرنا بأن لا نغضب، ولکنّنا نغضب، و هذا الأمر شائع بیننا!

2

لعلّ الإنسان یعرف الحضارات مِن خلال الکتابات و التماثیل!

3

کأ نّ هذا الجبل أعلی من بقیّة الجبال، لیتني أصعد إلی رأسه!

4

لیتنا نقرأ آراء عدّة کُتّاب حول هذا الموضوع لنأخذ نتیجة صحیحة!